شبهه 1
اولا مساله تعدد زوجات خیلی مهمه لذا خداوند برخی از دلایل ازدواج پیامبر صلوات الله را در سوره احزاب بیان می کند مثل ازدواج با زینب بنت جحش 1. ازدواج با زينب دختر جحش
پيامبر، زينب دختر جحش را به همسري پسر خوانده اش زيد بن حارثه در آورد. زيد بن حارثه و زينب نتوانستند با هم زندگي کنند. زيد بارها نزد پيامبر آمد و اجازه خواست تا زينب را طلاق بدهد و پيامبر راضي به طلاق نمي شد و آنان را به تفاهم توصيه مي کرد و لکن آنان نتوانستند با هم به زندگي مشترک ادامه بدهند و زيد زينب را طلاق داد. در آن زمان در ميان مردم رسم اين بود که پدر نمي تواند با زن طلاق داده شده پسر خوانده اش ازدواج کند همان طوري که نمي تواند با زن پسر خودش ازدواج کند. مردم عرب، زن پسر خوانده را مثل زن پسر واقعي به حساب مي آوردند. اگر پسر خوانده مي مرد، با زن او ازدواج نمي کردند همان طوري که با زن پسر واقعي ازدواج نمي کردند. پس از آن که زيد زينب را طلاق داد، خداوند به پيامبر دستور داد که خودت با زينب ازدواج کن تا مردم بفهمند که از نظر اسلام زن پسر خوانده مانند زن پسر واقعي نيست و پدر مي تواند با زن پسر خوانده اش پس از طلاق او، ازدواج کند و حکم پسرخوانده با پسر واقعي يکسان نيست. بنابراين، ازدواج پيامبر اسلام(ص) با زینب به دلیل برداشتن حکم جاهلی بود تفسیر المیزان ج4 ص 195 البته جلد عربی؛
یا بحث هبه - «هر گاه زن با ايمانى، خود را به پيامبر ببخشد (و هيچگونه مهرى براى خود قائل نشود) اگر پيامبر بخواهد، مى تواند با او ازدواج كند» «وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها» «اما چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است، نه بر ساير مؤمنان» «خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ». «ما مى دانيم براى آنها در مورد همسران و كنيزانشان چه حكمى مقرر داريم و مصالح آنها چه ايجاب مى كرده است»؟ «قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ».
بنابراين، اگر در مسائل مربوط به ازدواج براى آنها در بعضى موارد محدوديتى قائل شده ايم، روى مصالحى بوده است كه در زندگى آنها و تو حاكم بوده، و هيچ يك از اين احكام و مقررات، بى حساب نيست.
سپس، مى افزايد: «اين به خاطر آنست كه مشكل و حرجى (در اداى رسالت) بر تو نبوده باشد» و بتوانى در راه انجام اين وظيفه، مسئوليتهاى خود را ادا كنى «لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ».«و خداوند آمرزنده و رحيم است» «وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً»
البته و بدون شك، اجازه «گرفتن همسر بدون مهر» از مختصات پيامبر صلى الله عليه و آله بود، و آيه نيز صراحت دارد، و به همين جهت، از مسلّمات فقه اسلام است، بنابراين، هيچ كس حق ندارد، با همسرى بدون مهر (كم باشد يا زياد) ازدواج كند
این هم به دلایلی از جمله دوست داشتن پیغمبر و شاید بدون همسری بوده است که در تاریخ ذکر شده زنانی خود را بدون مهر تقدیم پیغمبراکرم می فرمودند ؛ و پیغمبر معمولا همسر برای آنها انتخاب میکرد آخر آیه ی 52 از سوره ی احزاب است ــ و ترجمه ی آن را مرور می کنیم:
لَا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَّقِیبًا (1)
یعنی: بعد از این دیگر زنى بر تو حلال نیست و نمىتوانى همسرانت را با زنان دیگرى تبدیل کنى (بعضى را طلاق دهى و همسر دیگرى بجاى او برگزینى) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنچه که به صورت کنیز در ملک تو در آید و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است ؛ زیرا طبق شواهدى که از تاریخ استفاده مى شود پیامبر اسلام از ناحیه ی متنفذان و سران قبائل مختلف تحت فشار بود که از آن ها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار مى کردند که پیامبر داماد آنان شود. تا جایی که بعضى از زنان حاضر بودند بدون هیچ گونه مهریه ای، خود را به عنوان «هبه» در اختیار آن حضرت بگذارند و بى هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.
البته پیوند زناشوئى با این قبائل و اقوام تا حدى براى پیامبر و اهداف اجتماعى و سیاسى او مشکل گشا بود، ولى طبیعى است که اگر از حد می گذشت، خود مشکل آفرین مى شد، و هر قوم و قبیله اى چنین انتظارى را داشت، و اگر پیامبر می خواست به انتظارات آن ها پاسخ گوید و زنانى را ــ هر چند تنها در حد عقد ساده و نه عروسى ــ در اختیار خود گیرد، دردسرهاى فراوانى ایجاد مى شد.
به خاطر همین خداوند حکیم با یک قانون محکم، جلوی این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهى و تاکید کرد که حتى اگر زنان صاحب جمالى نیز باشند حق ازدواج با آنها نخواهى داشت.البته ؛ قرآن در این سوره برخی دلایل ازدواج پیغمبر را ذکر میکند اما فراموش نشود يكى از ويژگىهاى اختصاصى رسولاللَّه(صلى الله عليه وآله)، امكان ازدواج بيش از
چهار همسر به صورت عقد دائم بودمجمع البيان، ج 8، ص 364. كه ديگران در اين ويژگى، شريك نبودند؛ البته اين عدم محدوديت، بيش از ده سال دوام نيافت 50 تا 63 سالگی پیغمبر و پس از آن، ازدواج تازه براى آن حضرت تحريم شدسيد محمد حسين طباطبايى، فرازهايى از اسلام، ص 174. كه آيه 52 سوره احزاب، بدان اشاره دارد. از اين رو، آزادى ازدواج نامحدود در يك دوره ده ساله، همگان را به رمز گشايى اين حكمت الهى سوق مىدهد. به همین دلیل خداوند در قرآن از تعدد زوجات پیغمبر صحبت کرده
اما سوال دوم اگر مساله تعدد زوجات در یک سوره است خداوند در آیات متعدد صدقه را مطرح کرده زکات در کنار نماز رکن اصلی اسلام است حدود هفتاد بار در قران بحث(أَنْفِقُوا)البقره(195)(یُنْفِقُونَ)البقره(3) با تعبیرهای مختلف، حدود هفتاد بار درقران سفارش شده كه كمك كنید به افراد ضعیف.
امامان ما گاهی همه اموالشان را به فقرا میدادند. گاهی نصف اموالشان را به فقرا میدادند.
واجب شده بر ما كه خمس بدهیم. یعنی یك پنجم درآمد را، بعد از این كه هزینه ی ما خرج شد، بدهیم. زكات حد نصاب دارد كه مثلاً گندم چقدر، گوسفند، هر چهل تا گوسفند چقدر، شتر چه جور، اینها در رساله هست. به هر حال كمك باید بكنیم و كمك هم واجب است.
در قران 32 بار كلمه زكات آمده است. 27 بار زكات و نماز كنار هم آمدهاند. (أَقامُوا الصَّلاةَ)البقره(277)(وَ آتَوُا الزَّكاة) البقره(277 َ)(یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ)المائده(55) بنابراین آیات صدقه و زکات زیادترند ؛ ولی این ما هستیم ؛ که نسبت به این واجب الهی بی توجهیم ؛ و دولتمردان کشورها ؛ زیرا به قول استاد رائفی اگر کشورها تصمیم بگیرند یک ماه هزینه نظامی نداشته قحطی از کل جهان برداشته میشود؛ این بی مدیریت حکام است ؛ که عدالت را رعایت نمیکنند و گرنه خدا در قرآن به عدالت حکام دعوت کرده ،معنای رزاق بودن خدای متعال، این نیست که تحت هر شرایطی و برای هر فردی، خوراکش در وقت لازم تهیه می شود و هیچ کس گرسنگی نمی بیند. چنین معنایی با مشاهده وضعیت گرسنگان و … غلط بودن خود را نشان می دهد.
درباره رزاق بودن خدای متعال چند مطلب را باید در نظر داشت:
۱- توحید فاعلی و اینکه هر فعلی در عالم رخ می دهد، به قدرت و اذن خدای متعال است. اگر زراعتی می شود، و محصولی ایجاد می شود، فعل خدای متعال است:
«أَ فَرَءَیْتُم مَّا تحَرُثُونَ * ءَ أَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نحَنُ الزَّارِعُونَ * لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ * إِنَّا لَمُغْرَمُونَ؛[واقعه، آیات ۶۳-۶۶] آیا آنچه را كشت مى كنید دیده اید؟ * آیا شما آن را مى رویانید یا ما رویاننده ایم؟ * اگر اراده حتمى كنیم مسلّما آن را خار و خاشاك مى گردانیم، پس شما از روى تعجب و تأسف گویید:« حقّا كه ما غرامت زده ایم».
پس هر چه به عنوان رزق شمرده می شود، در واقع از جانب خدای متعال است. و منظور از رازق بودن خدای متعال، بر پا داشتن نظامی مستحکم است که در آن روزی هر موجودی تامین شده و در جای خود قرار گرفته است. روایات ذیل نشان می دهد که معنای رازق بودن، همین بر پا داشتن نظام رزق است:
امام على علیه السلام : «این مورچه[ها] را بنگرید كه با آن همه كوچكى و ظرافت اندام، كه تقریباً به چشم نمى آید . . . روزى اش تضمین شده و به او روزىِ فراخورِ حالش مى رسد ؛ [خداوند] منّان از او غافل نیست و [پروردگار] حسابگر محرومش نساخته است ، اگر چه در دل تخته سنگى صاف و خشك و یا در میان صخره اى سخت باشد.»[۱]
امام على علیه السلام: «این كلاغ است و آن یكى عقاب ، این كبوتر است و آن دیگرى شترمرغ . هر مرغى را به نامى خوانده و روزى او را ضمانت كرده است.»[۲]
۲- نظام خلقت به گونه ای قرار داده شده است، که ممکن است، عده ای به ظلم و ستم بپردازند و اموال دیگران را غصب کرده و روزی آن ها را از بین ببرند! مثلا در آمریکا برای بالا نگاه داشتن قیمت گندم، حجم بسیاری گندم را به دریاها بریزند و در آن سوی دنیا عده ای از گرسنگی بمیرند! خدای متعال با نظام خلقت روزی این عده را نیز داده است، اما ظلم ظالم مانع رسیدن روزی به دست خودشان شده است. که بندگان خدا باید با همین نظام عالم، ظلم ظالم را نابود کنند.
امام صادق علیه السلام ـ وقتى ابو عبیده به ایشان عرض كرد: دعا كن كه خداوند روزى مرا در دست بندگانش قرار ندهد ـ فرمود : خداوند چنین كارى نمى كند . او روزى بندگان را در دست یكدیگر قرار داده است؛ اما از خدا بخواه كه روزى ات را در دست بندگان خوبش قرار دهد ، كه این از خوشبختى است.[۳]
۳- مساله ای روزی در روایات ما بسیار مد نظر بوده است و انسان از همّ و غم بی جا در این باره پرهیز داده شده است. اگر به محتوای این روایات توجه کنیم، مشاهده می کنیم که به دلیل خصلت ذاتی حریص بودن انسان «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً [معارج/۱۹] به یقین انسانحریص و كم طاقت آفریده شده است.» براین مساله اهتمام شده است. تا انسان به افراط نپردازد و تمام عمر خود را صرفا به فکر کسب دنیا نباشد. و غافل از این نگردد که دنیا، مزرعه آخرت است و باید در آن برای آخرت تلاش کرد. و الا هرگز تائید ننموده اند که کسی در خانه اش بنشیند تا از آسمان روزی او بیاید! این مساله نیاز به تاکید موکد و بیان فراوان دارد، تا انسان از آخرت غفلت نکند. در روایات ذیل دقت کنید که چگونه ۱- از حرص نفی می کند، ۲- به جستن روزی تشویق می کند ۳- از وارونه شدن افعال آدمیان در معامله با دنیا می گوید که تمام توجهش به دنیا است و آخرت را نمی بیند! جمع این سه مطلب در اعتدال نهفته است:
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : «نه حرص زدن حریص ، روزى را به سوى او مى كشاند و نه ناخوش داشتن كسى، آن را از او باز مى دارد.»[۴]
امام على علیه السلام: «خداوند روزىِ شما را تضمین كرده و به عمل (انجام واجبات) فرمان یافته اید. پس، طلبِ روزىِ تضمین شده، نباید براى شما مقدّم بر اعمال واجب باشد؛ ولى به خدا سوگند، كه شك بر شما عارض شده و اوهام نادرست، با یقین درآمیخته است، چندان كه آنچه براى شما تضمین شده، گویى به صورت امرى واجب در آمده و گویى آنچه واجب شده، از دوش شما برداشته شده است.»[۵]
امام على علیه السلام: «روزى را بجویید؛ زیرا روزى براى جوینده آن ضمانت شده است.»[۶]
۴- در اسباب جلب رزق نباید، سببها را منحصر در عالم ماده دید. و توجه به اسباب معنوی در زیاد یا کم شدن رزق نیز لازم است:
امام باقر (ع) می فرمایند: «ذكر خدا بعد از طلوع فجر در تحصیل روزى مؤثرتر است از سفر كردن و كوشیدن.»[۷]
امام باقر علیه السلام : «بنده گناه مى كند و به سبب آن روزى از او گرفته مى شود .»[۸]
[۱]. نهج البلاغة: الخطبة ١٨٥.
[۲]. نهج البلاغة : الخطبة ١٨٥.
[۳]. تحف العقول : ٣٦١.
[۴]. بحار الأنوار: ج٧٧ ص ٦٨ ح٧.
[۵]. نهج البلاغة:
الخطبة١١٤.
[۶]. الإرشاد : ج١ص٣٠٣.
[۷]. بحار الأنوار :ج ٨٥ص٣٢٣ح ١١.
[۸]. الكافی :ج٢ ص٢٧٠ح٨ .
کلام و عقاید›خداشناسی›افعال الهی
کریمه اهل بیت علیه السلام
پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله ووسلم می فرمایند:
چه خوب فرزندانی هستند دختران
هر کس یکی از آنها را داشته باشد خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار می دهد و هرکس دو تا داشته باشد خداوند به خاطر
آنان او را وارد بهشت می سازد،وهر کس سه تا دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد ،جهاد وصدقه ای استحبابی از او برمیدارد.
هر خانه ای که در آن دختر باشد ، هر روز دوازده برکت ورحمت از آسمان ارزانی اش می شود؛وزیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی گردد، درحالی
که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته می شود .
مستدرک الوسائل ،ج15
میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بر شما مبارک
دخترای ایران زمین روزتون مبارک
چهل حدیث از امام صادق (علیه السلام)
حدیث اول :
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 189
حدیث دوم :
ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193
حدیث سوم :
جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 194
حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 196
حدیث پنجم:
خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراک .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 110
حدیث ششم :
کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت عفت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 125
حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترک معصیة لله مخافة الله تبارک و تعالی أرضاه الله یوم القیامة .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 128
حدیث هشتم :
قال الله تبارک و تعالی : ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه .
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 129
حدیث نهم :
العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 131
حدیث دهم :
إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : ” قل کل یعمل علی شاکلته ” قال : علی نیته .
امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136
حدیث یازدهم :
لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137
حدیث دوازدهم :
ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.
امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137 – 138
حدیث سیزدهم :
الصبر رأس الایمان .
امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 140
حدیث چهاردهم :
ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .
امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 192
حدیث پانزدهم :
من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .
امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 146
حدیث شانزدهم :
محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 12
حدیث هفدهم :
أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .
امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27
حدیث هیجدهم :
قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27
حدیث نوزدهم :
قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان . قال : قلت : فالذی کان فی معاویة ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک الشیطنة ، وهی شبیهة بالعقل ، و لیست بالعقل .
امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 11
حدیث بیستم :
عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أی عقل له و هو یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذی یأتیه من أی شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .
امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 13
حدیث بیست و یک :
قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 30
حدیث بیست و دو :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 – 33
حدیث بیست و سه :
اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند کند .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 39
حدیث بیست و چهار :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33
حدیث بیست و پنج :
طلب العلم فریضة .
امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 35
حدیث بیست و ششم :
من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیای زرت و ثوابک علی و لست أرضی لک ثوابا دون الجنة .
امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که برای خدا از برادرش دیدن کند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن کردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 255
حدیث بیست و هفتم :
تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمة .
امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 264
حدیث بیست و هشتم :
لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه و آله .
امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 267
حدیث بیست و نهم :
شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .
امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 268
حدیث سی ام :
من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .
امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 276
حدیث سی و یک ام :
قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزی الولد والده ؟ فقال : لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون علیه دین فیقضیه عنه .
امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 237
حدیث سی و دوم :
شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .
امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 218
حدیث سی و سوم :
قیل له - علیه السلام - ای الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله عز و جل .
امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 231
حدیث سی و چهارم:
مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .
امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 205
حدیث سی و پنجم :
من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .
امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندک او راضی شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 207
حدیث سی و ششم :
إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک .
امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 209
حدیث سی و هفتم :
لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .
امام جعفر صادق (ع) : چیزی که مایه تقرب به خدای متعال است کوچک مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 212
حدیث سی و هشتم :
اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .
امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و چون اراده گناهی کردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 213
حدیث سی و نهم :
لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .
امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 354
حدیث چهلم :
سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .
امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن کس که غیبتش کردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش کنی .
اصول کافی ، ج 4 ، ص 61
پرچمدار شكوفايي انديشه اسلامي
عاشقانه مذهبی ...
قهر بودیم در حال نماز خواندن بود …
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم …
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن …
ولی من باز باهاش قهر بودم !!!
کتاب رو گذاشت کنار … بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام…
نماز تمام…
دینا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!
بازهم بهش نگاه نکردم …!!!
اینبار پرسید : عاشقمی ؟؟؟
سکوت کردم …
گفت: عاشق گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز…
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند.
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه ؟؟؟!
گفتم: نه !!!
گفت: لبت نه می گوید وپیداست می گوید دلت آری …
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری ….
زدم زیر خنده … وروبروش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقدر آرامش بخشه ….
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم : خدا رو شکر که هستی ….
روای : همسر شهید بابایی
جبرئیل کجاست؟
روایت شده که حضرت علی علیه السلام روزی بر منبر کوفه خطبه می خواند و در ضمن خطبه فرمودند: ای مردم از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید .
از راه های آسمان بپرسیدکه من به آنها داناتر از راه های زمین هستم.
پس مردی برخاست وگفت: یا امیرالمومنین جبرئیل کجاست؟
فرمود مرا بگذار تا بنگرم.
سپس نگاهی به بالا و بر زمین و به راست وچپ نموده، فرمود: تو جبرئیل هستی .
پس جبرئیل از بین آن قوم پرواز کرد و با بالش سقف مسجد را شکافت و مردم تکبیر گفتندو عرضه داشتند یا امیرالمؤمنین از کجا دانستی او جبرئیل است؟
فرمود: من به آسمان نظر انداختم و نظرم به آن چه بر بالای عرش و حجب بود رسید . وقتی به زمینی نگاه کردم،بینایی من در تمام طبقات زمین تا ثری(قعر آن) نفوذ کرد و هنگامی که به راست وچپ خود نگاه کردم ، آنچه را خداوند آفریده دیدم، ولی جبرئیل را در بین مخلوقات ندیدم، به همین علت دانستم این(سؤال کننده) همان جبرئیل است .
منبع: علی (علیه السلام) والمناقب- ص 190
سفارش پيامبراعظم(ص) به حضرت علي (ع)
اي علي! تورابه داشتن ويژگي هايي سفارش مي كنم و تو نيز آنها را از من به يادگارداشته باش و بدانها عمل كن!
اماسفارش اول راستگويي است.
هيچگاه كوچك ترين سخن دروغ ازدهانت خارج نشود!
اصول كافي، كتاب الروضه، وصيت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) به حضرت علي (عليه السلام)