امان از دل زینب ...
16 تیر 1394
ای كاش از امروز بگيرند سحر را …
ای اهل حرم سیر ببینید پدر را…
شمشیر پر از زهر ،گرفته ز طبیبان …
بر نسخه ی تو فرصت اما و اگر را
جز تو چه کسی عفو کند قاتل خود را
آن قاتلِ خوابیده ی عمری دَم در را
حتی خود قاتل پس از آن ضربه به خود گفت
ای کاش که برداری از این سجده کمر را
باور نکند کوفه که تو اهل نمازی
وامانده دهانش که شنیده ست خبر را
سخت است ولی باز برای دل زینب
یک روز به تاخیر بینداز سفر را
اللهم العن قتلة امیرالمومنین علیه السلام