به محرم که می رسی ...
در گذر زمان و در گردش مدام ماه، دوباره به ایستگاه محرم رسیدهایم. محرم فصل رویشها و ریزشهاست.
فصل صفآرایی تمام خوبیها در مقابل همه زشتیها و پلیدیها.
باز هم محرم و یك دنیا اشك و عشق و عبرت. باز هم كربلا و سرزمینی كه تمام هستی به گردش طواف میكنند و باز هم عاشورا و یك روز به وسعت تمام روزهای خدا.
به محرم كه میرسی عاشورا را به یاد میآوری و حسین را، عباس را، اكبر را، اصغر را، قاسم را و… زینب را.
به محرم كه میرسی عطش را به یاد میآوری و رشادت را و شجاعت را و حمیت را و ولایتمداری را و ایثار را و شهادت را و … اسارت را.
به محرم كه میرسی روزهایت را همسایه شیرمردان میدان كربلا و شبهایت را در كنار خیمههای ذكر و مناجات و دعا باش تا همیشه كربلایی باشی.
به محرم كه میرسی، سوگوار عزیز فاطمه میشوی و سینهزن و زنجیرزن ثارالله و اشك برگونههایت پرپر میشود.
به خود ببال كه خدا خیرخواه توست، كه صادق آل محمد میفرماید:
«من اراد الله به الخیر فقذف فی قلبه حب الحسین وحب زیارته»
«هر كس خدا برایش خیر بخواهد محبت حسین و شوق زیارت او را در دلش میگذارد.»
محرّم، فروردین جانهاست و بهار ایمانهای سست شده و طراوت اندیشه های مرده و افسرده و خوابیده، و شكوفایی غنچه های بسته بیداری و آگاهی و ایثار و فداكاری است.
محرّم، وجدان همیشه بیدار تاریخ، و گلوی هماره فریادگر زمان است.
محرّم، ماه پاسداری از حرمت انسان است. محرّم، حریم ایمان و حصار قرآن است.
محرّم، اهرم حركت دهنده انسانها و پدیدآورنده شورشهای شیعی و نهضتهای علوی و قیامهای مكتبی است