روز شمار رويدادهاي دهه اول محرم
چهار حادثه مهم شب عاشورا
1- در شب عاشورا به «محمد بن بشير حضرمي» يكي از ياران امام حسين (عليه السلام) خبر دادند كه فرزندت در ري اسير شده است. او در پاسخ گفت: ثواب اين مصيبت او وخود را از خداي متعال آرزو مي كنم ودوست ندارم فرزندم اسير باشد ومن زنده بمانم . امام حسين (عليه السلام) چون سخن او را شنيد فرمود:خدا تو را بيامرزد ، من بيعت خود را از تو برداشتم ،برو ودر آزاد كردن فرزندت بكوش.
محمد بن بشير گفت: در حالي كه زنده هستم ،طعمه درندگان شوم اگر چنين كنم واز تو جدا شوم.
امام پنج جامه به او داد كه هزار دينار ارزش داشت وفرمود:پس اين لباس ها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادي برادرش مصرف كند.
2- امام حسين (عليه السلام) در سخنراني شب عاشورا خبر از شهادت ياران خود داد وآنان را به پاداش الهي بشارت داد. در اين مجلس «قاسم بن الحسن»به امام عرض كرد:آيا من نيز به شهادت خواهم رسيد؟امام با عطوفت ومهرباني فرمود:فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است ؟ عرض كرد: اي عمو ! مرگ در كام من از عسل شيرين تر است. امام فرمودند: آري تو نيز به شهادت خواهي رسيد بعد از آنكه ه رنج سختي مبتلا شوي ،و همچنين پسرم عبدالله (كودك شير خوار) به شهادت خواهد رسيد.
قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خيمه ها هم حمله مي كنند؟ امام به ماجراي شهادت عبدالله اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نياورد و زار زار گريست و همه بانگ شيون وزاري سر دادند.
3- امام (عليه السلام)در شب عاشورا دستور دادند براي حفظ حرم وخيام ،خندقي را پشت خيمه ها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوب ها وخار و خاشاكي كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و اين تدبير امام بسيار سودمند بود.
4- مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند «امالي» نوشته اند: شب عاشورا حضرت علي اكبر (عليه السلام) و30 نفر اصحاب به دستور امام از شريعه به فرات آب آوردند. امام به ياران خود فرمود: بر خيزيد، غسل كنيد و وضو بگيريد كه اين آخرين توشه شماست .
روز عاشورا
و اينك ميداني دوباره ،اينك 72 يار وهزاران دشمن كينه توزي كه رحم ومروُت را از ازل نياموخته اند. اينك عاشورا كه هر چه از آن بگوييم كه گفته ايم ، از برخوردهاي جلُادانه سپاه عمربن سعد ،يا هنايات والطاف سيدالشهدا (عليه السلام).
سرداراني، سپاه عظيمي را به سوي جهنم رهبري ميكردند وامام معصومي لشكر كم تعداد خود را به بهشت بشارت ميداد… .و سرانجام شهادت ، خون ، نيزه ، عطش و اطفال ،تازيانه وسر هاي بريده ، آه از اسارت وشام ،آه از خرابه و… .
صلي الله عليك يا ابا عبدالله