چراغ يك رنگي
سر تا به پا ترنم ولبخند است اين آفتاب روشن رؤيايي
مردي در انتهاي غروب آمد در دست او چراغ اهورايي
هر كس ز بيرق اسلام است از يك نفس سرشته شده جانش
چون قبله و كتاب وخداوندش يكتا شده است با دم يكتايي
آواي روح بخش قرآن ،فضا را پر كرده است؛ كلماتي اهورايي كه شولاي نور ونيك بختي را بر چادر سياه ظلمت كشيده است.
ملايك ،چراغ يك رنگي و يگانگي را بر افراشته با «الله اكبر» هديه مي دهند.
آفتاب ،اين همه روشني را رشك مي برد وزمين ، بر قدم هاي محكم مسلماني كه دست در دست هم خدا را مي خوانند،تكيه داده است.
ملايك ، با چراغ وحدت مي آيند وشياطين، عَلم تفرقه را بر زمين مي اندازند ومي روند.
روزگاري كه جهل بر سينه هاي اهل زمين خانه داشت، به سر آمد؛ چون رسولي از سوي خدا خورشيد را به دل هاي تاريك بخشيد وآنان را به يك قبله واحد فرا خواند.
كتاب مقدس آورد وبا يك آيين ،آشنا كرد. بر يك سجاده به نماز ايستاد تا همه از او پيروي كنند و چون او نماز بگذلرند و روزه بگيرند وبه حج بروند و… .
فرياد وحدت سر داد تا تمام بيداران عالم ، زير بيرق او جمع شوند ولواي بيدادگرانه او را طنيني دوباره دهند.
چراغ «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا»در دست گرفت و ريسمان هدايت را براي افتادگان در دره سياه جهل ونابودي رها كرد تا مگربه سوي نور بيايند، خفتگان تاريكي.
علي خالقي
آغاز هفته وحدت واخوت وبرادري بر عموم مسلمانان جهان مبارك باد.
پيوند آسماني
آسمان مي خندد اين اتفاق زيبا را وزمين مسرور اين پيوند آسماني .
چه طرب انگيز است ،آفتاب امروز مكه ! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان هاي عرب! چشم هاي ملايك ، با لهجه اي باراني شاد باش مي گويد اين وصلت خوش آيند را .
امشب ، شب ازدواج ملكه حجاز است، اما نه با شاهزادگان يمني ونه با تاجران مكي ؛ با كسي كه پادشاه بي تاج وتخت زمين وآسمان است. با كسي كه تمام كائنات ، بهانه خلقت اوست وآفتاب ، به طمع ديدار او هر روز طلوع مي كند، با كسي كه خداوند او را « رحمةً للعالمين» ناميد.
خديجه ، به خانه اي مي آيد كه زينتي جز حضور هميشگي ملايك ندارد؛خانه اي كه جز صداي محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) هيچ موسيقي دل نشيني را نمي شناسد، خانه اي كه افق هاي روشن آسمان ، چشم به آستان بي آلايش آن دوخته اند.
خديجه ، جان پيامبر مي شود.تمام ثروت خود را درمحمد خلاصه مي كند.
وخديجه به خانه محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) مي آيد تا مرهم خم هاي فرداي محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) شود.
متن از : علي .خالقي
پيشاپيش سالروز ازدواج آسماني حضرت رسول (صلوات الله عليه وآله وسلم) وحضرت خديجه (سلام الله عليها) بر تمام مسلمانان مبارك باد.
ثبت نام حوزه هاي علميه خواهران آغاز شد.
ثبت نام حوز ه هاي علميه خواهران از شنبه 15 بهمن ماه آغاز مي شودوتا پايان وقت اداري روز يكشنبه 28 اسفند ماه سال جاري ادامه خواهد داشت.
شرايط پذيرش داوطلبان
1- شرايط عمومي :
الف) اعتقاد والتزام به دين مبين اسلام
ب) اعتقاد والتزام به ولايت مطلقه فقيه ونظام مقدس جمهوري اسلامي ايران
ج) تابعيت جمهوري اسلاميي ايران
د) احراز صلاحيت هاي فكري، اخلاقي ورفتاري
ه) برخورداري از سلامت روحي - رواني ونداشتن نقص عضو ف بيماري هاي جسمي مانع تحصيل وامراض مسري
و) موفقيت در آزمون ورودي وساير مراحل پذيرش
ز) رضايت پدر (براي داوطلبان مجرد) يا همسر (براي داوطلبان متأهل)
2- شراسط اختصاصي:
الف) پايان دوره 4ساله نظام قديم اموزش متوسطه ويا دوره 3ساله نظام جديد آموزش متوسطه وبالاتر با حداقل معدل 12 يا اشتغال به تحصيل در سال سوم نظام جديد با ميانگين معدل 12 از سال دوم وسوم متوسطه.
تذكر:داوطلبان شاغل به تحصيل در سال سوم دبيرستان بعداز قبولي نهايي ،ملزم به ارائه مدرك ديپلم با حداقل معدل كل 12 مي باشند.در غير اين صورت ،نسبت به جايگزيني افراد حائز شرايط اقدام خواهد شد.
ب) حداكثر30 سال سن يراي داوطلبان روزانه دارندگان مدرك ديپلم(متولدين سال 60 وپس از آن)
دواطلبان محترم ساكن شهرستان سنقر و روستاهاي تابعه جهت دريافت دفترچه وكد رهگيري وكسب اطلاعات بيشتر مي توانند به مدرسه علميه نرجسيه واقع در خيابان شهيد مطهري ، روبه روي كميته امداد حضرت امام (ره) ،مراجعه نمايند ويا با شماره هاي زير تماس بگيرند:08384224103-08384232837
تمام شد غم تاريخي بشر
جهان با هزار دهان تو را به ستايش نشسته است.
دنيا از هزار دريچه آمدنت را كِل مي كشد.آمدنت ، بشارت صبح است براي شب هاي تاريك بشر ؛ بشارت رهايي است براي پرندگان دل مرده ؛ مژده باران است براي دشت هاي حسرت به دل.
زمين در خود مچاله شده است؛ جهان از ستم خسته ،چشم ها به در سپيد وفرياد ها در گلو خفه شده است.
مبارك باد پادشاهي ات بر عالم ! دنيا از امروز نفس راحتي مي كشد. هستي ،در سايه سار ولايت تو آرام مي گيرد.
پادشاهي ات ، امان نامه آسمان ها وزمين است! مژده آمدنت، بادها را اين چنين عاشق وآواره كرده است.
به اشتياق توست كه درختان ، ايستاده اند.
به احترام توست كه كوه ها قيام كرده اند.
روز پادشاهي توست؛ روز تاج گذاري دوباره عدالت، روز بر تخت نشستن عزت، روز پايان اندوه،روز لبخندهاي فراگير ، روز شادي همگاني ،روز خوش بختي خاكيان ،روز تحيت وسلام مدام فرشتگان ، روز روزهاي خوش آينده ،روز لحظه هاي شيرين ومبارك ،روز چشم انتظاري جهان.
تمام شد غم تاريخي بشر امشب وروز گار يقين در خودش نمي گنجد.
روز توست ؛ روز ولايت باشكوه تو،روز امامت تو وچشم روشني دين، روز امامت تو و احياي قرآن ، روز امامت تو وشكوفايي «معروف»، روز امامت تو وبراندازي «منكر»، روز امامت تو وتحقق آرزوها.
تو حسن ختام يازده آغازتا ابد؛آخرين باز مانده خاندان كرامتي ، آخرين باقي مانده خداوندي در زمين.اي ذخيره هميشه خدا براي روز هاي مبادا ، براي روز هاي سخت انسان ،رؤياي دير سال عدالت در جهان،سرنوشت محتوم عالم….!
جهان در پوست خود نمي گنجد؛ از اين همه شادي فراگير. از اين همه خوش بختي ….
سلام بر تو وبر سجده هاي افلاكي ات!
سلام ، اي وعده بي دروغ الهي !وقت آن است كه از پشت پرده غيبت بيرون آيي ؛ كه زخم فدك ، ديري است لب به شكايت گشوده است.
بيا تا زمين را از خواب غفلت بيدار كني ؛
تا مرهمي باشي بر دردهاي زينب (سلام الله عليها) .
هنوز سر بريده حسين (عليه السلام)، در انتظار قدوم توست!
آتش سينه فاطمه (سلام الله عليها) ، خنكاي ظهور تو را مي طلبد!
خديجه پنجي
آغاز 1174سال ولايت وامامت ،امام عصر (روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه) بر جمله خاكيان وافلاكيان ، بر تمام هستي وبر تمام شيعيان ومسلمانان مبارك باد.
عاشقان عيدتان مبارك باد.
تبريك
آب زنيد را ه را هين كه نگار مي رسد*** مژده دهيد باغ را بوي بهار مي رسد
روز ورود آسماني وملكوتي امام خميني (ره) بر تمام ملت شريف وغيور ايران مبارك.ك
حضور آسماني
گويا واقعه اي رخ داده است كه بادها اين گونه پريشانندكه رودها اين قدر بي تابانه مي خروشند،كه ابرها ناله كنان مي گريند كه زمين اين قدر احساس غريبي مي كند!
گويا واقعه اي رخ داده است كه صداي بي تابي وضجه فرشتگان ،در آسمان پيچيده ، كه اندوه وغم، بر در وديوارها سايه انداخته ، كه سامرا در گريبان حزن فرو برده! شايد مصيبتي بزرگ ، دامن گير خاك شده است.
آه اي يازدهمين ستاره در خشان عشق! روشنان حضورت را از آسمان سامرا مگير؛ تاريكي، افق هاي پس از تو تاب نمي آورد.
سايه مهرباني ات را از سر دنيا نگير؛ دست هاي يتيمي خاك ، تا ابد به جست وجوي وجود بهارانه ات، در به در خواهد شد.
اگر چه سخت مي گذرد برايت ، اگر چه لحظه هايت سر خند ودلگير ، اگر چه دورت حصاري كشيدند تا فاصله اي باشد بين تو ودنيا ، اگر چه دست هاي «معتمد»ها ، تو را پنهان كردند از چشم ها؛ تنها از ترس حقيقت محضي كه از خانه تو بر خواهد خاست تا عدالت را در زمين فراگير كند، كسي كه پاره تن تو بود و وارث بعداز تو! سايه ات را از سرِزمين مگير !
هر چند ديوارهاي فاصله«بني عباس» بلندتر مي شود، عطر حضور آسماني توبيشتر منتشر مي شد.
هر چه دايره محاصره «معتمد»ها تنگ تر مي شد، ميدان جاذبه عشق ومحبت تو گسترده تر مي شد.
تو در احاطه كينه ها ونفرت ها ، در حصار جهل ودشمني گرفتار بودي وآنگاه ،با سر انگشت معجزه وغيب، بند از پاي گرفتاران مي گشودي.
آه مولا ! ماجراي تو وكودك دلبندت، آتشي انداخته بود به جان كوردلان كه مي پنداشتند مي توانند حقيقت محتوم جهان را عوض كنند.
چه زيبا جان ها را به عطر حضور يگانه فرزندت آشنا كردي! چه زيبا فلسفه غيبت وظهور موعود را بيان كردي؛جان ها هنوز در آتش انتظار موعود شعله ورند.
وامروز ، روز توست؛ روز تشييع غريبانه تو بر بال فرشته ها، روز رهايي تو از حصار «معتمد»ها.
خديجه پنجي
سالروز شهادت غريبانه امام حسن عسگري (عليه السلام) را به محضر امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وتمام مسلمين وشيعيان جهان تسليت مي گوييم.
به سلامتي همه پدر ها
پدري دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسيد: فكر ميكني تومي تواني مرا بزني يا من تو را؟ پسر جواب داد: من مي زنم !
پدر ناباورانه دوباره سؤال را تكرار كرد ولي باز همان جواب راشنيد!
پدر با ناراحتي از كنار پسر رد شد .
بعد از چند قدم دوباره سؤال را تكرار كرد تا شايد جوابي بهتر بشنود.پسرم من مي زنم يا تو؟
اين بار پسر جواب دادشما مي زني.
پدر گفت: چرا دوبار اول اين را نگفتي؟
پسر جواب داد: تا وقتي دست شما روي شانه من بود عالم را حريف بودم ولي وقتي دست از شانه ام كشيدي توانم را با خود بردي…..