فاطمة الزهرا اُمّ اَبيها (سلام الله عليها)
منم كه عصمتُ الَّه و، به ساق عرش زيورم
حبيبه خدا منم ، حباب نور داورم
رضاي من رضاي او، ولاي من ولاي او
كه من وليةّ الّه و ،ز هر بدي مطهرم
علي است نفس احمد و حقيقت محمدي
منم كه بضعةُ النبي و، با علي برابرم
به تخت اقتدارشان،نشسته ام كنارشان
به تاج افتخارشان ، يگانه است گوهرم
بجز محمد وعلي، كه نور ما بود يكي
ز انبيا و اوليا، خدا نموده برترم
نبي چو گفت برملا:اگر نبود مرتضي
ز اولين وآخرين ، كسي نبود همسرم
علي ، شهاب ثاقب و منم فروغ زُهروي
به اوج عصمت و حيا، به هر زمان منورم
نهال عشق ايزدي ، بهار حُسن سرمدي
شكوفه محمدي، عطاي ربّ و كوثرم
حسين با حسن مرا، دو گوشوار زينتند
علي است طوق گردنم، محمد است افسرم
محمد وعلي ومن، چو اصل و اُم خلقتيم
منم كه باب خويش را،درين مقام مادرم
فدك چه جلوه اي كند،به پيشگاه دولتم
كه مالكيت جنان،به كف بود چو حيدرم
عليه غاصب فدك، از آن قيام كرده ام
كه راه پُر جهاد حق ، نشان دهم به دخترم
(حسان) بود مودت رسول وآل مصطفي
اميد برزخ من و،پناه روز محشرم
منبع:فاطمة الزهرا،ام ابيها(سلام الله عليها)،
گفتار علامه اميني به كوشش حبيب چايچيان(حسان)