چشم در چشم آسمان
جمعه كه مي آيد مي روم ندبه بخوانم .
مي روم دل بسپارم به چشم هايي كه هواي گريستن دارند.
منتظر خواهم ماند ؛
چشم در چشم آسمان .
ستاره مي بارم وبه شكوه مي گويم :
«اين الحسن واين الحسين»؟
كجاست فرزند رسول حجاز؟
كجاست سوار فاتح سرزمين هاي طغيان زده؟
كجاست مرهم پهلوي شكسته وگلوي زخمي چاه؟
كجاست فرياد جگر پاره پاره وسرهاي بر افراشته بر نيزه ها؟
جمعه كه مي آيد ، پياده سر مي گذارم به خياباني كه به جمكران مي رسد .
در دل مي گويم: «أين الشموس الطالعه»؟
كدام روز ، خورشيدت سر بر مي آورد از پشت اين خيابان هاي تيره پر هياهو؟
كدام روز ، آذين ببنديم كوچه باغ هاي جهان را؟
آي تقويم هاي كهنه هزار ساله ! تا كي بهار وخزان بيايد و او نيايد؟
روز آمدنش ، كدام برگ تقويم اين سال ها ست؟
آقا
كسي نمي داند ؛ شايد همين جمعه ، روز ،آمدنت باشد .
جمعه كه مي آيد ، مي روم دردهايم را ندبه كنم.
اعظم سعادتمند
گزارش
در 23 بهمن سال جاري با حول وقوه الهي كاروان زيارتي
مناطق جنگي جنوب متشكل از دانش آموزان دختر مقطع دوم
دبيرستان با همراهي 12 نفر از مبلغين اين مدرسه اعزام و
در تاريخ 25 بهمن اين سفر پر خاطره به كربلاي ايران به
اتمام رسيد.
عيد سلوك
عيد بهانه طلب است. به شكرانه روز تولدت اي صاحب علوم كامله ، به گدايي معرفت آمده ايم ، به درگاه نياز ، سر بر سجده نهاده ايم . شادي مؤمنان حقيقي را بر همه روز هايمان ارزاني دار كه تمام روز هاي سال ، عيد بندگي ست وبراي دلبستگان شيعه جعفري ، تنفس در مزرعه آخرت وزندگي ، خود بهانه شادي ست.
مولاي عقيده هاي پاك ! دعايمان كن كه به حقيقت بندگي در آييم . ياريمان كن تا غرور فكر كردن به دام فلسفه هاي بدون دين دچارمان نكند!
اي متولد سرزمين محمد (صلوات الله عليه وآله وسلم) ، كه سرزمين دل ما را در آشوب كشاندي . اي مقيم وادي حيرت؛ به غربت نگاه جدت حسين (عليه السلام) ، قَسَمت مي دهيم كه راه يثرب حقيقت را نشانمان بده ، آخر جاي پاي تو آنجاست ؛ از همان وقت كه كودك بودي ، وقتي كه جوان شدي، وقتي كه به امامت رسيدي.
ما را به جشن ميلاد مذهب جعفري راه بده ، اي تمام دين محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) ، يابن رسول الله.
«حسين اميري»
جشن ولادت امام صادق (عليه السلام) بر عموم شيعيان پيشاپيش مبارك باد.
دهان حيرت قلم ها
غزل هاي پر طلوع وبكر ، به دفتر هستي ريخته مي شود.
چه زيبايي چشم گيري ! همدم شدن ابر هاي فرخنده وسبك بال در آسمان آبي ، جقدر نور مي بخشد به چشمان دريا ! نگاه كن! دقايق ميوه دار از درخت ِ خلقت چكيدن گرفته وسهمي از باران گل ، ميان پديده ها توزيع شده است.
محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) مي آيد وتو اي دل اگر :
«عاشقي خيز وحلقه بر در زن**** دست در دامن پيغمبر زن»
آفرينش به انتظار نشسته بود تا ببيند نقطه آغازين خويش را.
در اين جشن بي نظير ، گل ها آمده اند در محضر جان بخش نسيم رحمتش . در اين تجمع بي همتا، خاكيان وافلاكيان نشسته اند جايي رو به روي علت حيات:
«اي بهر تو آفريده گيتي **** شمس وقمر وستارگان هم
اي مير امم، امير «لولاك»****وي فخر بشر ،نبي اكرم
اي نام تو زنده تا قيامت**** وي دين تو تا به حشر محكم»
در اين گرده همايي طربناك ، دهان ها يك دست وموزون ، شهادت مي دهند به حجت روشن آفريدگار.
دل ها ، يك صدا ومنسجم، اقرار مي كنند به فضيلت هاي بي كران او.
همه مي دانند انگيزه سرايش بيت هاي دل نشين حيات، تنها او بود.همه چيز خلقت اگر به دل مي نشيند، اگر زيباست، از اوست ، به خاطر اوست:
«اين جهان رخسار او دارد، از آن دلبر شده*****آن جهان انوار او دارد، ازآن خرم بود»
هستي در اختيار اشاره سر انگشتان اوست.
اينك اما قلم ها گِرد تاريخ جمع شده اند وتاريخ نخست دهان حيرت قلم ها را به وعده هايي كه داده بود ، سوق مي دهد.
بنويسيد چه اتفاق بزرگ وشگفتي افتاده است واكنون بنويسيد از آتشكده فارس ودرياچه ساوه وطاق كسراو… .
«محمد كاظم بدرالدين»
يك روز دگر مانده به ميلاد رسول(صلوات الله عليه وآله وسلم) تبريك صميمانه ما رابپذيريد پيشاپيش عيد بر شما مسلمانان مبارك.
تبريك
فرا رسيدن 33 بهار شكوهمند انقلاب اسلامي بر ملّت غيور ودلير ايران زمين مبارك باد.
وعده ما جهت تجديد ميثاق با انقلاب وآرمان هاي معمار كبير انقلاب شنبه 22بهمن سال 90در خيابان هاي اصلي شهرمان؛ باشد كه هر مشت گره كرده ما جواب محكمي باشد به داعيه هاي دروغين دشمنان اسلام وملّت وكشور.
به خود بباليد كه اهل اين سرزميند .
بر بلنداي بام ها
با من بمان تا در امتداد آرامش ، روزهاي نيامده را سپري كنم!
دنيا محتاج مهرباني من وتوست.
جاده ها نگرانند تا مبادا تنهايشان بگذاريم، تا مبادا رد پاهاي ما از هم جدا بيفتد!
عشق ، مهرباني ،آرامش ، لبخند وحتي جهان ،نيازمند من وتوست.
ما شانه به شانه هم ،كوهي با شكوهيم واستوار كه در برابر تمامي طوفان ها،بي كوچك ترين تكاني پابرجاست.
من وتو قله آرزو هاي گرسنه ترين كودكان جهانيم.
اي راز روز هاي استواري! با من بمان تا شانه هايمان ، آشيانه عقاب هاي دور پرواز باشد.
برخيز تا كاري كنيم كارستان! برخيز تا دنيا را متحير كنيم، تا«فلك را سقف بشكافيم وطرحي نو در اندازيم».
با من بمان؛دنيايي از دلواپسي، دنيايي از دلشوره ، دنيايي از دست هاي خالي ، اميدوار من و تواند ؛ من وتو ، اسطوره افسانه هاي نا گفته ايم؛«حاليا چشم جهاني نگران من وتوست».
من وتو بايد با هم باشيم.بايد ما باشيم«چه كسي مي خواهد من وتو ما نشويم خانه اش ويران باد
من اگر ما نشوم تنهام
تو اگر ما نشوي خويشتني».
آري ، برادر برخيز «از كجا كه من و تو
شور يك پارچگي را در شرق باز بر پا نكنيم».
دنيا چشم انتظار ماست، عدالت، ما را مي خواند، «از كجا كه من وتو مشت رسوايان را وا نكنيم».
برخيز تا آفتاب حقيقت را بر بلنداي بام ها فرياد بزنيم.« من اگر برخيزم
تو اگر برخيزي
همه بر مي خيزند».
هيهات كه بر نخيزيم!
« من اگر بنشينم
تو اگر بنشيني
چه كسي برخيزد؟
چه كسي با دشمن بستيزد؟
چه كسي
پنجه در پنجه هر دشمن دون
آويزد؟
دشت ها نام تو را مي گويند
كوه ها شعر مرا مي خوانند»
آري «كوه بايد شد و ماند
رود بايد شد ورفت
دشت بايد شد وخواند».
بر خيز تا جهان ، تماشاكند دست هاي مهرباني مان را در دست هم!خميازه روز هاي غفلت را
خوابيدن بس است. ما بايد«دست در دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را كنيم آباد».
مبادا روي بر گرداني ؛تنها خواهيم ماند!
«سخن از
متلاشي شدن دوستي است
وعبث بودن پندار سرور آور مهر».
دست هايت را به من بسپار ! با من بيا ، با من بمان و با من ، بلندتر از هميشه آزادي را بخوان.
عباس محمدي
هفته وحدت و همدلي گرامي باد.
حرير عشق
صداي بال وپر جبرئيل مي آيد **** شب است و ماه به آغوش ايل مي آيد
لب كويرپس ازاين ترك نخواهد خورد****كه ساقي ازطرف سلسبيل مي آيد
الهه هاي دروغين به خاك مي افتند **** صداي ناله اصحاب فيل مي آيد
لباس خاطره را از حرير عشق بدوز****حليمه !نزدتو فردي اصيل مي آيد
نگاه آمنه از اين به بعد مي خندد **** چراكه معجزه اي بي بديل مي آيد
رقيه نديري
ميلاد با سعادت نبي مكرم اسلام ،ختم المرسلين ،مايه فخر ومباهات خداوند در زمين،رحمةللعالمين ،حضرت محمد(صلوات الله عليه وآله وسلم) برتمام مسلمانان مبارك باد (به روايتي 12 ربيع الاول روز ولادت پيامبر اكرم مي باشد.)