هفت سين
22 اسفند 1391
رسيده عيد و دل ها شاد وخرم
همه در فكر ديدارند با هم
همه آماده اند سفره بچينند
به فكر سفره هاي هفت سينند
منم در سفره دارم هفت سين را
ولي توأم شده با داغ زهرا
بود هفت سين نخستين سيلي كين
به روي مادرم با دست سنگين
ببين بر سفره سين دومم را
كه سويي نيست در چشمان زهرا
بگويم سين سوم تا بسوزي
كه مادر سوخت بين كينه توزي
از اين ماتم دل حيدر غمين است
كه سين چهارمم سقط جنين است
به روي سفره سين پنجم اين است
سر سجاده اش زينب حزين است
شده سفره پر از اشك شبانه
ششم سين مانده سوت وكور خانه
چه گويم اي عزيز از سين آخر
بود آن سينه ي مجروح مادر
التماس دعا